کاشکی تو زندگی هیچ کاشکی وجود نداشت وکاشکی لحظه هامون با حسرت شکستن سکوتمون پر نمیشد.
کاش میشد نگفتو سکوت کرد اما یکی پیدا میشد معنی نگفته هامونو میفهمید.
کاش میشد برگشت به دنیای کودکی دنیایی که مقیاس دوست داشتمون تعداد شکلاتایی بود که بهمون میدادن وعدد آخر واسمون ۱۰ بود.
زیبا بود